فرهاد اصلانی 18 خرداد 1345 در خانوادهای معمولی و شلوغ ، در شهرستان بیجار - از توابع استان کردستان - به دنیا آمد. فرهاد اصلانی از همان سالهای ابتدایی کودکی با اولین تجربه سینما رفتنش به سینما علاقهمند میشود. اولین فیلمی که فرهاد اصلانی در سینما تماشا میکند، فیلم «طوقی» ساخته «علی حاتمی» است : «دیدن بازی بهروز وثوقی در فیلم طوقی باعث شد که سینما و بازیگری برای من معنا پیدا کند.»
اصلانی بعد از سپری کردن دوره تحصیلش که همراه با تجربههای آماتور تئاتری بود، عازم خدمت سربازی میشود و بعد از آن تصمیم به تحصیل در دانشگاه میگیرد: «بعد از خدمت سربازی تصمیم گرفتم به تهران بروم و تحصیل در رشته تئاتر را به شکل جدیتری دنبال کنم؛ خانواده مخالف بودند و اینکه تنها زندگی کنم نگرانشان میکرد؛ اما اینکه سربازی رفته بودم، مجوز مرد شدنم بود. سرانجام موفق شدم رضایت آنها را جلب کنم و به تهران بیایم. »
او از سال 1368 وارد فرهنگستان نیاوران میشود و پس از گذراندن دورهای دو ساله در رشته تئاتر، سال 1370 در این رشته فارغالتحصیل میشود. او که از سال 1357 بهعنوان بازیگر تئاتر در کارهای آماتور و نیمه آماتور فعال بوده است، در دوره تحصیل خود تئاتر را جدیتر دنبال میکند و اولین کار حرفهای خود را با قرار گرفتن در گروه بازیگران نمایش « هملت » به کارگردانی « قطبالدین صادقی » و در سال 1370 تجربه میکند. او همزمان با شروع فعالیت حرفهای خود در تئاتر، از سال 1371 در نمایشهای رادیویی شروع به ایفای نقش میکند؛ تجربههایی که به گفته خودش کمک زیادی به بازیگری او میکنند، بهخصوص اینکه لهجههای مختلف را در نقشهای رادیویی خود ایفا میکند و این اتفاق باعث میشود که ایفای نقش او در نقشهای متفاوت – که لهجههای مختلفی دارند – بهخوبی میسر شود.
اولین تجربه تلویزیونی فرهاد اصلانی در سال 1371 و با بازی در سریال بهیادماندنی « امام علی » به کارگردانی « داود میرباقری » اتفاق میافتد. اصلانی در این سریال در نقش « یزید » ایفای نقش میکند و تجربه پر استرسی را پشت سر میگذارد : « من از کودکی ترس شدیدی از سگ داشتم اما در تجربه اولم باید در نقش یک سگباز بازی میکردم، به همین دلیل ترسم را مخفی میکردم که یک وقت از کار اخراج نشوم؛ یاد مربی سوارکاریام افتادم که وقتی برای اولین بار از اسب افتادم، دوباره من را روی همان اسب نشاند تا ترسم بریزد. »
نمایش سریال امام علی به تعویق میافتد تا اینکه مردم اولینبار در سال 1372 و در سریال « همسایهها » ساخته حسن فتحی با چهره فرهاد اصلانی آشنا میشوند. اصلانی سال بعد نیز با فیلم « روسری آبی » به کارگردانی « رخشان بنی اعتماد » اولین تجربه سینماییاش را میگذراند.
فرهاد اصلانی بعد از اولین تجربههای تلویزیونی و سینمایی خود، درسه سریال دیگر ایفای نقش میکند تا اینکه با فیلم درخشان « سفر به چزابه » ساخته « رسول ملاقلیپور » در سال 1374 بیش از پیش دیده میشود. « سفر به چزابه » از مهمترین و ماندگارترین فیلمهای ژانر دفاع مقدس است. اصلانی درباره تجربه بازی در این فیلم میگوید : « تجربه فوقالعادهای بود. همه عوامل هم دل و دغدغهمند بودیم و تحت تأثیر وقایع فیلم مرتب اشک میریختیم. »
پس از این تجربه فرهاد اصلانی با وجود بازیهای جستهوگریختهاش در سینما، تمرکز اصلی خود را روی بازیگری در سریالهای تلویزیونی میگذارد : « پانزده سال در تلویزیون فرصت داشتم که تجربه کنم و این تجربهها برای حضور جدیتر در سینما به من کمکهای بسیاری کرد. »
از مهمترین و محبوبترین سریالهایی که اصلانی در دهههای 70 و 80 تجربه کرده است میتوان به «پزشکان» ، «زیر بازارچه »، «کیف انگلیسی»، «داستان یک شهر»، «پلیس جوان»، «خانهای در تاریکی»، «وفا»، «آشپزباشی» و «مختارنامه» اشاره کرد. بازی در این سریالها تجربههای متفاوتی را برای فرهاد اصلانی به دنبال داشته است و اصلانی برای رشد بازیگریاش در این سریالها زحمات زیادی کشیده است که گاها تبعاتی برای او به همراه داشتهاند؛ بهعنوان مثال برای بازی در سریال «خانهای در تاریکی» -که فرهاد اصلانی با گریمی خاص در آن بهعنوان یک کارآگاه ایفای نقش میکند- این بازیگر مجبور میشود که بیست کیلو به وزنش اضافه کند، اتفاقی که اصلانی را بعد از این سریال تا سالها دچار مشکل اضافه وزن میکند.
فرهاد اصلانی همچنین ویژهترین و دوستداشتنیترین نقش خود را بازی در نقش «ابن زیاد» در سریال به یاد ماندنی و محبوب «مختارنامه» ساخته درخشان «داوود میرباقری» میداند: «در دورهای که بازیگر سریال مختارنامه بودم فقط در همان کار ایفای نقش میکردم و پیشنهادهای دیگر را رد میکردم، چون از طرفی گریم خاصم اجازه بازی در کار دیگری را نمیداد و از سوی دیگر نیاز داشتم که در همان فضا باقی بمانم تا به نقش نزدیکتر شوم.»
سالهای دهه 80، سالهای تجربه فرهاد اصلانی در تئاتر است. او در این سالها نمایشهای «عشقآباد» به کارگردانی «داود میرباقری»، «پچ پچههای پشت خط نبرد» ساخته «علیرضا نادری» و «سمفونی درد» به کارگردانی حسین پاکدل را بهعنوان بازیگر تجربه میکند و همچنین بهعنوان کارگردان، نمایش «از دست رفته» را در سال 1385 به روی صحنه میبرد اما در سالهای بعدی فعالیت در تئاتر را کنار میگذارد: «تئاتر برای من جای دلیای است اما دیگر کمتر کارهای قابل توجهی به نمایش درمیآیند و کیفیت کارها کمتر شده است، برای بازی در تئاتر کار باید خیلی خوب باشد که قبول کنم. دلیل دیگر دور شدن من از تئاتر ممیزی است، گروه مدتها با هم تمرین میکنند و برای کار وقت میگذارند اما بهیکباره کل کار را تعطیل میکنند. »
فرهاد اصلانی از سال 86 به گفته خودش بسیار گزیدهکار میشود و با فاصله گرفتن از تئاتر و تلویزیون روی بازیهای سینماییاش متمرکز میشود: «تلویزیون خیلی میتوانست خردمندانهتر رفتار کند و مردم را با هم آشتی دهد؛ اما متأسفانه روزبهروز کارها بیخاصیتتر شدند. به نظر میرسد که دیگر کسی در تلویزیون انگیزه ندارد و فقط به دنبال این هستند که آب در دل کسی تکان نخورد، مجموعه این اتفاقات، من را برای بازی در تلویزیون دلسرد کرد.»
فرهاد اصلانی پس از چند تجربه سینمایی از جمله همبازی شدن با «خسرو شکیبایی» - که بعد از بهروز وثوقی محبوبترین بازیگر سینما برای اوست – در فیلم «حیران»، با بازی در فیلمهای «یه حبه قند» به کارگردانی رضا میرکریمی و «سیزده59» ساخته سامان سالور ، فصل طلایی بازیگری خود را آغاز میکند. فرهاد اصلانی در سال بعد برای بازی در فیلمهای «خرس» و «زندگی خصوصی» موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از سیامین دوره جشنواره فیلم فجر میشود. او قبل از این جایزه، برای فیلمهای «سفر به چزابه»، «آسمان پر ستاره» و «پاداش سکوت»، کاندیدای دریافت جایزه شده بود. درخشش فرهاد اصلانی در سالهای بعد هم ادامه مییابد تا جایی که مسعود فراستی منتقد سختگیر سینمای ایران در این سالها بارها از او بهعنوان بهترین بازیگر سینمای ایران یاد کرده است.
فرهاد اصلانی بعد از دریافت اولین سیمرغش تقریباً هرسال برای بازی در نقشهای مختلف و متفاوتش در جشنواره فیلم فجر کاندید بوده است؛ در دوره سی و دوم برای فیلم «قصهها»، در دوره سی و سوم برای فیلم «دوران عاشقی» و در دوره سی و چهارم برای فیلم «دختر».
تجربه دوم کاری فرهاد اصلانی با رضا میرکریمی بیشترین تحسینها را برای او به دنبال داشت. او در فیلم «دختر» با بازی در نقش یک پدر دلسوز و سختگیر، موفق میشود تحسینها و جوایز زیادی از جمله جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد از سی و هشتمین دوره جشنواره معتبر « فیلم مسکو » را به خود اختصاص دهد. او همچنین برای بازی در این فیلم برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول جشنواره «فیلم هند» هم میشود. او دلیل موفقیت خود در نقش پدر را داشتن دختری جوان میداند که به او امکان نزدیک شدن به این نقش را داده است؛ هانا تنها فرزند فرهاد اصلانی و حاصل ازدواجش با مژده دانشپژوه از اساتید نقاشی و طراحی مطرح ایران است که متولد سال 1377 است.
نکته جالب دیگر درباره فیلم دختر این است که همزمان با این فیلم، فیلمهای «ابد و یک روز»، «برادرم خسرو» و «دراکولا» به او پیشنهاد میشوند که همه آنها ازجمله ابد و یک روز، از نگاه جشنوارهها و منتقدین بسیار مورد توجه قرار گرفتند: «تجربه بازی در نقش معتاد را داشتم و به همین دلیل این نقش را نپذیرفتم. نقشی که پیمان معادی بهخوبی از عهدهاش برآمد.»
فرهاد اصلانی برای نزدیک شدن به نقشهایش تلاش بسیاری میکند؛ از جمله اینکه سعی میکند با سفر به نقاط مختلف ایران با اقوام گوناگون در تماس باشد و هیچگاه از مردم جدا نیافتد. او همچنین با وسواس در انتخابهای خود در این سالها، جایگاه ویژهای در سینمای ایران یافته است: «من خوششانس بودهام و احساس میکنم اشباع شدهام. هیچ نقشی در سینمای ایران نیست که بگویم کاش آن را من بازی میکردم.»